جدول جو
جدول جو

معنی قجه قجه - جستجوی لغت در جدول جو

قجه قجه
به تماشا نشادن دیگران در خوردن و نوشیدن خویش
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاه قاه
تصویر قاه قاه
صدای خندۀ بلند، خنده با صدای بلند، قهقهه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قره جه
تصویر قره جه
سیاهک، نوعی آفت قارچی غلات که بیشتر در گندم و جو بروز می کند و خوشه و دانه را به گردی سیاه رنگ تبدیل می کند، سیهک
فرهنگ فارسی عمید
(قَ رِ جَ وِرَ)
دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در14 هزارگزی باختر سراسکند و 10 هزارگزی شوسۀ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 385 تن است. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قُذْ ذَ قُذْ ذَ)
کلمه ای که کودکان تازی در بازی گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به قذان قذان شود
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قَ یَ)
دهی جزء دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 36هزارگزی شمال باختری ورزقان و 27 هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 31 تن. آب آن از رود خانه گاو و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. این ده محل قشلاق طایفۀ حاجی تارویردی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ جِقْ قِ)
دهی از دهستان خرق بخش حومه شهرستان قوچان واقع در 56 هزارگزی باختر قوچان و 16 هزارگزی جنوب باختری شوسۀ عمومی قوچان به شیروان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 380 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
خندیدن به آواز بلند را گویند، (برهان)، قهقهه، (حاشیۀ برهان دکتر معین) :
زده خنده بر روی خواهندگان
دهان زر از جودتو قاه قاه،
کمال الدین اسماعیل
لغت نامه دهخدا
(قَ قَ جَ)
بازی است که آن را عظم وضاح نیز نامند. (منتهی الارب). یک نوع بازی است مر تازیان را. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بر گرفته از قهقهه بنگرید به قهقهه و قهقاه حکایت آواز خنده قهقهه: سید میران قاه قاه خندید
فرهنگ لغت هوشیار
تکه تکه، تکه پاره، بریده بریده
فرهنگ گویش مازندرانی
زبان ایما و اشاره ی ناشنوایان، لجاجت بچه برای رسیدن به
فرهنگ گویش مازندرانی
خنده ی بلند و ناگهانی
فرهنگ گویش مازندرانی